دل راه صلاح برنمی گیرد
دل راه صلاح برنمی گیرد
کردم همه حیله درنمی گیرد
کردم همه حیله درنمی گیرد
معشوقه دگر گرفت و دیگر شد
معشوقه دگر گرفت و دیگر شد
دل هرچه کند دگر نمی گیرد
دل هرچه کند دگر نمی گیرد
الحق نه دروغ راست باید گفت
الحق نه دروغ راست باید گفت
معذور بود اگر نمی گیرد
معذور بود اگر نمی گیرد
من تختهٔ عاشقی ز سر گیرم
من تختهٔ عاشقی ز سر گیرم
هرچند که او ز سر نمی گیرد
هرچند که او ز سر نمی گیرد
دادم دو جهان به باد در عشقش
دادم دو جهان به باد در عشقش
ما را به دو حبه برنمی گیرد
ما را به دو حبه برنمی گیرد